بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

در سرزمین من در کنار بی عدالتی ، در کنار مثله شدن آزادی و در کنار وهنی که به انسان می رود ، همیشه بازی قهرمان و ضد قهرمان در یک آینه اتفاق افتاده است و لاجرم عمل هر کدام بازتاب عمل آن یکی بوده و در یک نقطه به هم رسیده اند ....دروغ گفته اند ، بزرگ نمایی کرده اند ، هوچی گری کرده اند و لاجرم همه با هم نقش قربانی را بازی کرده اند ....شوربختانه هنوز فرهنگ ما قهرمان های قدیس می سازد ...قدیس های قهرمان ....گلسرخی ، سلطانپور ، حمیداشرف، جزنی، روزبه، ...و هزار نام و عنوان دیگر ....قبول دارم همگی آرمان خواه بودند ، به عدالت دل بسته بودند ....اما این کافی نیست ...نبوده است ...و لاجرم نتیجه ی آن همه مبارزه ، سال پنجاه و هفت میوه ای تلخ و‌جهنمی در دامان مردم پرتاب کرد .....ده ساله بودم یا حتا کمتر که دادگاه گلسرخی را دیدم .....می گفت عدالت را در مکتب مولایش حسین شهید آموخته است....می گفت هابیل نخستین شهید خلق های خاورمیانه است....و می گفت و متناقض می گفت .....اما هنوز اسطوره است و مقدس و قهرمان ....
من هیچگاه نتوانستم با این تناقضات آشکار کنار بیایم و سوال ها ماند و در ذهن من بزرگ شد .... حالا دیگر به هیچ قهرمانی باور ندارم ...آدم زمینی است و دست هایش بوی خاک می دهد و آدم زمینی وقتی تابع می شود ...تابع دین ... ایدیولوژی....باور ....ایده ....آن وقت در هیات قهرمان دروغ خواهد گفت و در هیات قهرمان قربانی خواهد شد.....

احمد رضا غفاری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.