بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

زندگی کمی صبوری میخواست
ما صبر را از انفعال باز نشناختیم
به ما از شادی گفتند
ولی ما لودگی آموختیم
گفتند به وقت مصیبت جامه ها سیه کنید...
ما سیاه جامگان هستیِ خویش شدیم
مصیبت را با زندگانی برابر دانستیم
آیین های سوگواری را چون جان زیستیم
گفتند از خطر دوری کنید
ما خطرها را به بازی گرفتیم
اندکی دیوانگی برای فرار جایز بود
ما سراپا احمق شدیم
ما را از دروغ پرهیز دادند
پرهیز از دروغ را دروغ دانستیم
از نیایش گفتند
پارچه ها به درخت آویختیم
قبور را گلستان کردیم و گلستان را مقبره
آنچه زمین می داد از آسمان خواستیم
گفتند و کردیم آنچه نفع مان گفت
ندانستیم نفع ما در بلوغ است و بس
ما پیامبران ابتذال
هرچه گفتند مبتذلش کردیم
اینک تنهاییم ، در تمام وجوه هستی
دیگر خویش هم در آئینه بیگانه می یابیم

حسین

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.