ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش .همه خوابیده اند جز شب ، که پشت پنجره ی اتاقم بیدار نشسته است . آنقدر خالیم که از هیچ هم پر نمیشوم .از روزی میترسم که باقی ارزو هایم هم بر بادفنا رود .گله مندم از همه ی آدم هایی که از کنار کودک معصومی که با چهره ای مظلوم و اما چرکین فال میفروشد .به راحتی رد میشوند .دستانم خالیست .بقول شاملو دست خالی را باید بر سر کوبید .کاش میدانستم حکمت این روزگار چیست .............
سلام دوست عزیز وبلاگ زیبایی داری به بلاگ ما هم سر بزنید لطفا
پایان شب سیه سپید است روزهای خوب هم خواهند آمد
خیلی خوبه مطالبتون تشکر