ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
"از کرامات شیخ ما چه عجب..."
آقای سروش در یک سخنرانی مدعی شده است که "خمینی" با سواد ترین رهبر در تمام طول تاریخ ایران است ، ایشان می گوید : "خمینی حتا از رهبران اروپایی هم با سوادتر است" .....به نظرم حالا می توانیم سروش را مبدع یک نظریه ی جنجالی دیگر بدانیم ، نظریه ی "فقیه پادشاه" .....، یا پادشاهان فقیه باشند و یا فقیهان بر تخت پادشاهی جلوس کنند ....چه اشکال دارد ، مگر سروش از افلاتون کمتر است ، (هرچند ایشان در این سال ها به اموال منقول و غیرمنقول فیلسوفان دیگر هم با دست... و دلبازی تمام ناخنک زده است و سخنانی از ایشان را به نفع خودش مصادره کرده است)سروش روشنفکر دینی است ، نواندیش دینی است ، فیلسوف است ، متاله است ، عارف است ، نظریه پرداز است ، او همه چیز در یک چیز است ، یک چیز در همه چیز ، حیران میان ترکستان و فرغانه.... ، سروش ادامه ی ایمان های کهن است ، هم ایمان را می شناسد و هم دارالکفر را ، هم مومن را می شناسد و هم کافر را ، هم خدا و هم شیطان را .....
سروش سرنشین ارابه ی لکنته ای است که ارابه رانش سید احمد فردید بود ، ارابه ای که در میانه ی راه رضا داوری و شایگان و نصر و نراقی و آل احمد و شریعتی و.... را هم سوار می کند...ارابه ی لکنته ای که به بیراهه می رود ...با سرنشینانی که تلاش می کنند با مغالطه و سفسطه صراط های مستقیم را میان دو خط موازی پنهان کنند و از یک راه میانبر به رستگاری برسند .....راهی که ایمان های واهی را بزک می کند تا در برابر عقلانیت مدرن برای دین و دینداران حقانیت گدایی کند ....راهی که با بدلپوشی های زبانی اندیشه را در معبد ریاکاری تاریخی به شکلی فجیع تر قربانی می کند .
احمد رضا غفاری
و جواب بنده حقیر به اقای سروش
بی نظیری آقای خمینی در حکومتداری، در بی نظیری او در ایجاد یک نظم استبداد کامل و تامگرای دینی و سلب کامل حق حاکمیت از یک ملت است، در ترور دگراندیشان، در فرمان قتل عام زندانیان سیاسی، در شکستن قلم نویسندگان و آزاد اندیشان، در اسلامی کردن دانشکاهها و از میان بردن علم و پژوهش، در جنگ را نعمت خواندن، در اقتصاد را مال خر دانستن است. سروش هنوز نه معنای "علم" را فهمیده است و نه معنای حکومت مدرن و حکومتداری را.و امیدوارم اقای سروش سری به توضیح المسایل اقای خمینی هم بزنند تا بیشتر معنای علم را بفهمند