بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

تمامی این سال ها را کجا بودی؟ در کدامین آسمان ها و در کدامین کهکشان ها؟ در کدامین قصه ها و در کدامین افسانه ها؟ ردپای تو را همواره درمیان شب های بی انتهای مهتابی نگریسته ام، اما عزیزم، سال های اندوه را در کدامین اقیانوس ها و در کدامین جنگل ها به انتظار می نشستم؟ دیده به کدامین شهرها و به کدامین سرزمین ها می دوختم؟ نبودنت را با کدامین واژه ها و کدامین آواها می سرودم؟

تمامی این سال ها را کجا بودم؟ نمی دانم، اما هر جا که بودم تو نبودی. ترنم نوازشت را حس نمی کردم و زمزمه های آهنگینت را نمی شنیدم. خنده هایت در تک تک ثانیه هایم خالی بود و اشک هایم در لحظه لحظه هایم آوار.  تو را باز، دوباره خواهم خواند، سال ها نبودنت را حالا با تمامی  بودن هایت از یاد خواهم برد. پنجره ها را باز خواهم کرد و هوای این اتاق دم کرده را از هجوم نفس هایت آکنده خواهم ساخت. زندگی را با دستان پوسیده ام درآغوش خواهم گرفت . قلبم را از دوست داشتن هایت لبریز خواهم کرد و انگشتانم را از لمس دستانت سرشار. عزیزم، تمامی سال های بودنم از تو خالی بود، حالا که ترا پیدا کرده ام  تا ابد بمان. وقتی خودم را خوب زیر و رو می کنم می بینم بی تو توان ماندنم نیست... باش و بگذار تمامی نیلوفرهای وحشی آن طرف برکه به با هم بودنمان حسادت کنند..

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.