بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

بیتا

بیتا دل نوشته های رویایی وخیالی نیست، اندوه و حزن یک مادرست، بیتا عشق مادریست به دختر، دلنوشته ی مادرانه، بیتا وبلاگ مادری دل سوخته وفداکاراست که تمام لحظات زندگی را با خاطرات و یاد دخترش زنده ست و زندگی می کند.

پنجره ای رو به بهار در سرزمین من باز شد
ولی زندگی ساز خودش را میزند
 سرنوشت با آن ساز نمی رقصد
همچنان در حسرت بهار نشسته ام
همچنان این لحظه های نفس گیر زندگی را میگذارنم
 اما هنوز باور ندارم که دیگر هیچ امیدی در قلبم نیست
امید من دیروز بود که گذشت
 امید من فرداست که از فردا نیز نا امیدم
 همچنان از نگاه گل پژمرده در گلدان خشک میفهمم که پرپرم
همچنان از وضع مردم بی نوا میدانم که که به این زودی خلاصی ندارند
همچنان از آواز بی صدا پرنده در قفس میفهمم
 که هنوز  در قفسی به بزرگی دنیا اسیریم ودربند حرص وطمع عده ای در مسند قدرت
همچنان از سکوت سرد شبانه میفهمم که آسمان بی مهتاب است
وستاره ها را دانه دانه به پایین میکشند برای بقای خود
بدون اینکه بفکر مادران داغدار ودلواپس باشند
قدرت وسیاست را هرگز دوست ندارم
 و امشب نیز شب دلگیریست
دلم می خواهد امیدوار باشم
 همچنان لحظه های سرد زندگی میگذرد
ولی وقتی میگویم :اندکی صبر سحر نزدیک است
به خودم وبه جوانان این مرز وبوم امید میدهم چون سایه قدرت بسیار گسترده تر است حیف .....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.